مدتی از اجرای طرح مبارزه با بد حجابی و جمع آوری ارازل و اوباش نگذشته و هنوز هر از چند گاهی شاهد هجوم نیروهای انتظامی به بهانه های مختلف در سطح شهر هستیم که باز رژیم تعرض تازه ای را شروع کرده است!
هر کجا که این حملات جمهوری اسلامی که به عنوان "ایجاد امنیت اجتماعی" بر علیه مردم صورت می گیرد و به بن بست می خورد، رژیم با بهانه ی دیگری تیغ تیز خود را به سوی قشری ضعیف تر و بی دفاع تر می گیرد و انگار این بار تمام توان خود را جمع کرده و حاضر به عقب نشینی نیست!
اوباشان حکومتی بعد از زندانی کردن مردان و زنان به بهانه ی پوشش و اعتراض عليه سهمیه بندی بنزین و مبارزه با "ارازل و اوباش"، این بار دست به جمع آوری معتادان و پخش کنندگان جزء مواد زده است!
اسم این تعرض تازه را گذاشته اند "جمع آوری پخش کنندگان گسترده ی مواد مخدر" و مکرر اعلام می دارند که "با معتادین کاری نخواهند داشت و این تنها مربوط به توزیع کنندگان است". در حالیکه در نواحی کردستان عملاً معتادین در وسط خیابان مورد اصابت گلوله قرار می گیرند!
چند روز پیش از یکی از شبکه های رسمی جمهوری اسلامی برنامه خبری پخش شد که در آن هجوم اوباشان حکومتی را با ماسک به درون یک منزل نشان می داد که منجر به دستگیری یک مرد و زن معتاد و مقداری پایپ مخصوص کشیدن کریستال شد. ماموران در حالیکه مرد را به دور میدان می کشاندند وی را عامل معتاد شدن تمام بچه های آن محله نامیدند و کم بود او را که خود اسیر اعتیاد بود عامل اعتیاد کل جوانان کشور بنامند!
در حالیکه وی تنها یک خرده فروشی که برای در آوردن خرج خود دست به فروش مواد می زد بیش نبوده و تمام کشفیات نیرو های تا دندان مسلح پلیس به یک سری لوازم یدکی ختم می شده است! سپس پرسش از دختری که در آن خانه بود به عمل آمده و صحنه ها طوری کنار هم چیده شد تا هر چه بیشتر بر محکومیت آن فرد صحه گذاشته شود!
اما تضاد فاحشی را می شد بین این قربانی نگون بخت که حال دوباره قربانی سیاست های کثیف رژیم آخوندی گشته با یک پخش کننده واقعی مواد دید. کسی که جوان های یک محله را معتاد می کند در بین آن ها زندگی نمی کند و مثل آن ها در کثافت و بد بختی غوطه ور نیست! باید برای دستگیری عاملین اصلی پخش مواد به خیابان های شمال شهر رفت و آن ها را از سوراخ های هزار متری خود بیرون کشید! آیا واقعا رژیم نمی داند کجا باید بدنبال عاملین پخش و توزیع مواد بگردد؟ یا این تنها بهانه ای برای ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه یا با خوش خیالی تلاشى براى جلب اعتماد افکار عمومی است؟ آیا رژیم جرات دارد یک وکیل مجلس را از ویلای خود بیرون بکشد و به عنوان یک فروشنده مواد که ترانزیت پشت ترانزیت مواد وارد مملکت می کند درون شهر بچرخاند؟ آیا یک معتاد بدبخت که حتی توان درست راه رفتن را هم از کف داده می تواند از مرز افغانستان کیلو کیلو تریاک وارد کند یا در آزمایشگاه های زیرزمینی به صورت انبوه کریستال و کرک بسازد؟
اين حکومت و عناصر آن بزرگترين و اصلى ترين سازماندهندگان مواد مخدر هستند. سود اين شغل کثيف چيزى در قياس با درآمدهاى کلان است. رژيمى که خود بانى و گسترش دهنده معضل خانمان برانداز اعتياد است، صلاحيت "مقابله" با آن را ندارد. مردم اين سياستهاى رياکارانه را ميشناسند. جنبش کمونيستى طبقه کارگر جديترين سياست را براى حل اين معضل اجتماعى و نجات ميليونها جوان دارد. فرزندان طبقه ی کارگر همیشه قربانیان اول این معاملات پر سود هستند. باید این بار شدیدتر در مقابل تعرض نیروهای ضد مردمی ایستاد! باید نقشه های آن ها را نقش بر آب کرد!*